جدول جو
جدول جو

معنی گرم رفتار - جستجوی لغت در جدول جو

گرم رفتار
(گَ رَ)
زودخیز. (آنندراج). گرم رو. سالک:
در این صحرای وحشت خضر دلسوزی نمی بینم
مگر هم گرم رفتاری چراغم پیش پا دارد.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
گرم رفتار
سحر خیز زود خیز، سالک گرم رو
تصویری از گرم رفتار
تصویر گرم رفتار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ رَ)
نرم خرام. که نرم می خرامد. که رفتاری نرم و خوش و مطبوع دارد: معافر، مردم نرم رفتار. (منتهی الارب) ، که هموار رود. که هنگام رفتن به راکب خود تکانهای شدید ندهد: سهوه، شترمادۀ رام نرم رفتار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(خُرْ رَ خُ)
شب خوش. (یادداشت بخط مؤلف) : و کان بهرام جوزاذاقال: ’خرم خفتار’ قام سماره. (کتاب التاج منسوب به جاحظ چ زکی پاشا ص 118)
لغت نامه دهخدا
(گِ رَ)
کندرو. بطی ءالسیر. کسی که به کندی و سنگینی رود
لغت نامه دهخدا
(نَ گُ)
نرم زبان. که سخنی نرم و ملاطفت آمیز دارد. که به رفق و ملایمت و ملاطفت و مردمی سخن گوید، که به شرم و آهستگی سخن گوید: بهنانه، زن نرم گفتار. (منتهی الارب) ، فروتن. متواضع:
مشو نرم گفتاربا زیردست
که الماس از ارزیز یابد شکست.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(نَ رَ)
نرم رفتاربودن. صفت و عمل نرم رفتار. رجوع به نرم رفتار شود
لغت نامه دهخدا
(گُ تَ)
تند رفتن. سریع رفتن:
برفت گرم و به دستور گفت کز پی من
تو لشکر و بنه را رهنمای باش و بیار.
فرخی
لغت نامه دهخدا
تصویری از طرز رفتار
تصویر طرز رفتار
وریش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گران رفتار
تصویر گران رفتار
آنکه بکندی رود کندرو بطی السیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرم رفتن
تصویر گرم رفتن
تند رفتن تیز شتافتن
فرهنگ لغت هوشیار